منوی اصلی
مطالب پیشین
موضوعات وبلاگ
دانشنامه مهدویت
مهدویت امام زمان (عج)
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
نویسندگان
درباره

امام سجاد (ع) :مردم زمان غیبت حضرت مهدی (ع) که به امامت او ایمان داشته باشند و ظهورش را انتظار کشند٬ بر مردم همه ی زمانها برتری دارند.منبع : منتخب الأثر 244 . سلام این وبگاه جهت اشاعه فرهنگ قرآن و اهل بیت به خصوص امام سجاد طراحی شده است . بدیهی است نظرات آگاهانه و مشفقانه شما خوانندگان محترم راهگشای ما خواهد بود. sahifesajjadiye@chmail.ir sahife@mailfa.org ویژه شرکت در پنجمین جشنواره دو سالانه صحیفه سجادیه
جستجو
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
تدبیر در قرآن
آیه قرآن
کاربردی

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 103
بازدید ماه : 169
بازدید کل : 16862
تعداد مطالب : 107
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1






سالروز ولادت باسعادت ابن الرضا حضرت امام محمد تقی جواد الائمه(علیه السلام) 

بر تمامی شیعیان آنحضرت  مبارکـــــباد

 

امام جواد(ع) با سرمایه‌ای معنوی خود که از سرچشمه ولایت مطلقه و

الهام ربانی نشأت گرفته بود،

احکام اسلامی را گسترش و به تعلیم و ارشاد اهتمام ورزید.

حضرت امام محمد تقى دهم ماه رجب سال 195 هجری قمری در مدینه منوره چشم

به جهان گشود.

پدر بزرگوارش حضرت رضا(ع) و مادر ارجمندش بانویى مصرى تبار به نام سبیکه بود .

ریحانه و خیزران از دیگر نامهاى مادر امام جواد است.

حضرت رضا در مورد منزلت فرزندش امام جواد و مادر مکرمه آن حضرت، به یارانش فرمود:

من داراى پسرى شده‏ام که همچون موسى شکافنده دریاهاى علم است و مانند عیسى

مادرى پاک دارد.









3. تأثیرپذیری معتزله از افکار ائمه علیهم السلام

بدون تردید، نخستین گروهی که در میان مسلمانان به طور رسمی شیوه ی عقل گرایی را اختیار کردند، معتزلیان بودند. مکتب معتزله در اواخر قرن اول هجری شکل گرفت. مؤسس این مکتب، واصل بن عطا بوده است. او از حلقه ی درس استادش حسن بصری کناره گرفت و برخی عقاید این مکتب را برای نخستین بار مطرح کرد.

از آن پس واصل و پیروانش به معتزله معروف شدند. (1)
از میان خلفای اموی، یزید بن ولید به معتزله تمایل نشان داد. (2) با روی کار آمدن عباسیان و ترجمه ی کتاب های خارجی و ورود افکار جدیدی که باعث پدید آمدن موج زندیقی گری در جهان اسلام شد، معتزلیان به دلیل توان پاسخ گویی به اندیشه های الحادی، رشد بیشتری کردند و طرف داران فراوانی یافتند. از این رو خلفای عباسی نیز آنان را در برابر زنادقه تقویت می کردند. (3) در زمان مأمون بر توسعه ی این مکتب افزوده شد؛ زیرا مأمون، اعتزال را مذهب رسمی اعلام کرد و دستور داد که همه ی مردم نظر معتزله را مبنی بر خلق قرآن بپذیرند. معتصم و واثق نیز راه مأمون را ادامه دادند. (4) از این رو، عده ای از فقها و بزرگان اهل حدیث، از جمله احمد بن حنبل تحت فشار قرار گرفتند. سرانجام متوکل عباسی پس از به خلافت رسیدن، به اهل حدیث گروید و نظر آنان را رسمی اعلام کرد. (5) از آن زمان به بعد معتزلیان رو به ضعف گذاشتند. (6)





بسم الله

سخنان امیرمؤمنان علیه السلام نخستین سرچشمه ی توجه شیعیان به علوم عقلی بود؛ ولی روی آوردن مسلمانان به این
 
علوم، به طور رسمی و برای اولین بار، در قالب جریان معتزله پدیدار شد. معتزله یک جریان عقل گرا در میان مسلمانان بود که
 
از علوم عقلی برای اثبات عقاید در حوزه ی علم کلام بهره می برد. با ترجمه ی کتاب هایی از فلاسفه ی یونان، علوم عقلی
 
کم کم استقلال یافتند. بیشتر این کتاب ها در زمان مأمون ترجمه شدند؛ ولی پیش از او نیز کم و بیش ترجمه هایی از این
 
کتاب ها وجود داشت.












پنجره های ملکوت به بهانه ای دگرگشوده وچه عاشقانه

میسراید "اين الرجبیون" چه خدای عاشقی که گناه

میخردو بهشت میفروشد و نازبنده میکشد .

اين وصل مبارك درلیلة الرغائب .

از همه شما دوستان التماس دعا دارم.

















 

همیشه اضطراب و نگرانى یكى از بزرگترین بلاهاى زندگى انسانها بوده و هست ، و عوارض ناشى از آن در زندگى فردى و اجتماعى كاملا محسوس است . همیشه آرامش یكى از گمشده هاى مهم بشر بوده ، و به هر درى میزند تا آن را پیدا كند، و اگر تلاش و كوشش انسانها را در طول تاریخ براى پیدا كردن آرامش از طرق ((صحیح )) و ((كاذب )) جمع آورى كنیم خود كتاب بسیار قطورى را تشكیل مى دهد. بعضى از دانشمندان مى گویند: به هنگام بروز بعضى از بیماریهاى واگیردار همچون وبا از هر ده نفر كه ظاهرا به علت و یا مى میرند اكثر آنها به علت نگرانى و ترس است و تنها اقلیتى از آنها حقیقتا بخاطر ابتلاى به بیمارى و یا از بین مى روند! به طور كلى آرامش و دلهره ، نقش بسیار مهمى در سلامت و بیمارى فرد و جامعه و سعادت و بدبختى انسانها دارد، و چیزى نیست كه بتوان از آن به آسانى گذشت و به همین دلیل تاكنون كتابهاى زیادى نوشته شده كه موضوع آنها فقط نگرانى و راه مبارزه با آن ، و طرز بدست آوردن آرامش است .

 





برگرفته از سایت دل تنگ امام زمان (عج)
 
دلنوشته : واقعا هم مظلومی، اگه من از خودم شروع کنم شاید این مطلب روی بقیه هم تاثیر بگذارد ... 
 
واقعا هم مظلومی چون هنوز از بین ما 313 مرد امام زمانی پیدا نکردی ... 
 
امید داریم که ما گنهکاران و روسیاهان باری را از روی دوشت برداریم ...








این شب ها چشم هر کس به بچه سید ها می افتاد بی اختیار اشکش جاری می شد؛ خصوصاً بچه های کم سن و سال تر. در شب شهادت بی بی آن ها وسط می نشستند و بقیه دورشان حلقه می زدند و با هم در عزای مادر،  هم ناله می شدند، نوحه می خواندند و اشک می ریختند.

ایام فاطمیه بود. راهروهای بیمارستان هم سیاه پوش شده بودند. صدای دسته و عزاداری از پنجره باز اتاق می آمد. غمگین و بی حوصله روی تخت بیمارستان دراز کشیده بود.کتابی را که برایش آورده بودند تا بخواند را برداشت. روی جلدش را چند دقیقه ای با دقت نگاه کرد (گزیده فرهنگ نامه جبهه انقلاب اسلامی ایران در جنگ تحمیلی. جلد 1. آداب و رسوم. نوشته: سید مهدی فهیمی. نشر پایداری". "فرهنگ جبهه)

یاد آن روزها افتاد لحظه ای چشمانش را بست. خاطرات مثل برق و باد از جلوی چشمش گذشتند : شب های عملیات ، شوخی ها و خنده ها ، دوستان شهیدش ، قمقمه های خالی ، بمب های شیمیایی ، تاول های آزار دهنده ، زخم زبان های بعد از جنگ ، بی خوابی های شبانه ، سرفه های مکرر  همه و همه ...

چشم هایش پر از اشک شد . یاد حرف دکتر افتاد. گفته بود گریه برایت خوب نیست . نباید استرس داشته باشی . نباید هیجانی بشی .

اشک ها رو پاک کرد و شروع به خوندن کتاب کرد  همینطور خوند و خوند تا رسید به این جا :

در دهه فاطمیه رزمندگان حال و هوای دیگری داشتند. عزاداری در این ایام فوق العاده سنگین بود و هیئت ها سنگ تمام می گذاشتند. مصیبت خوانی و مداحی، با ذکر آن چه بر سر ام ابیها و پاره تن پیامبر رفته و در کتب معتبر آمده بود، داغ دل های سوخته را تازه تر می کرد.

نشسته خواندن نماز شب با حزن و اندوه و افسردگی تمام به یاد مادر در مقایسه با نشاط و آمادگی سایر شب ها برای بهتر درک کردن واقعه و حال حضرت فاطمه سلام الله علیها بعد از آن، جگر بچه ها را آتش می زد.

این شب ها چشم هر کس به بچه سیدها می افتاد بی اختیار اشکش جاری می شد؛ خصوصاً بچه های کم سن و سال تر.

در شب شهادت بی بی آن ها وسط می نشستند و بقیه دورشان حلقه می زدند و با هم در عزای مادر،  هم ناله می شدند، نوحه می خواندند و اشک می ریختند.

بی اختیار اشک از چشمانش سرازیر شد . یادش افتاد شبهایی که رمز عملیات مزین به نام حضرت زهرا(س) بود، از بچه سیدها قول شفاعت می گرفتند. سیدها  را قسم می دادند به مادرشان که برای شهادتشان دعا کنند . یا قسم می دادند که اگر شهید شدند آنها را شفاعت کنند .

 حالا نمی دانست آیا آنها یادی از ش می کنند؟

با خودش می گفت: من در این چند سال، فاطمیه ها به یاد آن روزها ، به یاد تک تک بچه ها  سینه زدم ولی امسال ....

آهی کشید و به کپسول اکسیژن خیره شد.

 








یک بار عمداً وسط کوچه زمین بخور

الکی، بدون این که کسی بفهمد 

بعد یواشکی نگاه کن ببین چند نفر بغضشان گرفته

و به دیوار تکیه کرده اند

میدانی؟مردها چشم دیدن چادر خاکی را ندارند

 منبع : http://velayatrahbari.blogfa.com/





بسم الله الرحمن الرحیم

وقتی درختی پیر و بی‌بار شدم، مرا نیز از آسمان به زیر کشیدند تا ستون خانه‌ای یا هیزم خانواده‌ای گردم.
بریدند و تراشیدند و کوبیدند تا آن که از من دری ساختند ساده، اما محکم!
مرا بُردند و در مسجد پیامبرِ خدا استوار کردند.

دری شدم از درهای بهشت. درِ خانه‌ی زهرا و علی! درِ علم، درِ رحمت، درِ مغفرت.

دوباره حس تازگی، روح جوانی، میل جوانه زدن، در من شکفت.

همیشه به تخته‌ای که کشتی نوح شد، به چوبی که عصای موسی گشت، به ستونی که تکیه گاه محمد ص بود، غِبطه می‌خوردم. اما اکنون، خداوند سعادتی نصیبم کرده بود که همه‌ی درختان عالَم در حسرت داشتنش بودند.

رسول خدا چندین مرتبه در روز مقابلم می‌ایستاد و با گفتن
"السلام علیکم یا اهل بیت النبوه"
از اهل خانه اذن دخول می‌گرفت.

و من آن لحظاتی را که هر پنج نفرشان با هم بودند، چه دوست می‌داشتم.

همه جا پر می‌شد از عِطر بهشت، نور خدا.
نه من، که خدا هم آن لحظات را دوست داشت.
چه روزهایی زیبایی!

چه دری از من خوشبخت تر است؟

اما روزهایی رسید که از بودنم پشیمان شدم.

هیزم آوردند و فاطمه را تهدید کردند که اگر در را نگشاید و علی را به ایشان تحویل ندهد، خانه را به آتش خواهند کشاند.

فاطمه به من چسبید و رَساتر از پیش گفت: "به خدا سوگند دست از یاریِ امامم بر نخواهم داشت".
هیزم‌ها را آتش زدند تا مرا در آتش بسوزانند و به اهل خانه برسند.

"فاطمه جان! ای جان پیامبر! کمی از من فاصله بگیر. نکند خدای ناکرده آتشی که به جانم زده اند تو و آن طفلک معصوم را که در شکم داری آزار دهد.

فاطمه جان! ای جان پیامبر! اینگونه به من نچسب. از جانت هراسانم.

فاطمه جان! ای جان پیامبر! جان پیامبر کمی عقب تر برو ... "

کاش همان روزی که مرا از نخلستان جدا کردند، هیزم تنوری می‌شدم و این روز را نمی‌دیدم. کاش دانه‌ای که از آن ریشه دواندم، پوسیده بود و به بار نمی‌نشست. کاش ...

منبع:http://shia-patogh.blogfa.com/post/383

 




پنجم ماه جمادی الاول سالروز ولادت

سراسر نور عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری (سلام اله علیها)

برشیعیان مبارکباد .









برای دریافت این ویژه نامه بر روی تصویر کلیک کنید.





وقتي امام قصد نماز ظهر کرد، ياراني داوطلب شدند تا سپر جان آقا شوند تا تيرها به آقا نخورد.

 سلام نماز که تمام شد ياران عزيزي که با جان خود، آقا را حفظ کرده بودند و

بدنشان غرق خون بود آخرين لحظات عمرشان را سپري مي‌کردند. هم عمرو بن قرظه انصاري و

هم سعيد بن عبدالله حنفي از امام پرسيدند: «اوفيت يابن رسول الله»؛ آيا به عهدم وفا کردم ؟

آيا وظيفه‌ام  را انجام دادم؟ و امام در مقابل فرمودند: «نعم انت امامي في الجنة»؛

آري تو پيشاروي من در بهشتي.

بعثت پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم،

آغاز ولايت امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف،

دهه فجر انقلاب اسلامي، 

همه و همه زماني است براي انديشيدن و تأمل؛

 با آنکه  قرار نيست باعث رنجش‌تان شويم اما بگذار کمي جدي‌تر بيانديشيم: ما کجا قرار داريم؟

خودمان را پاي ميز محاکمه‌اي فرض کنيم و ببينيم کجاييم؟ «حاسبوا قبل ان تحاسبوا»...

 









 

ولادت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم 

 

به اتفاق علمای شیعه, در این روز هنگام فجر روز جمعه در مکه معظمه ولادت با سعادت

 

حضرت سیدالانبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم واقع شده است.

 

ولادت آن حضرت با سلطنت انوشیروان عادل مقارن بود و در آن سال اصحاب فیل هلاک شدند ...

 

 









برای دریافت این ویژه نامه بر روی تصویر بالا کلیک کنید.









وفات حضرت سکینه سلام الله علیها

حضرت سکینه سلام الله علیها دختر امام حسین علیه السلام 56 سال پس از واقعه کربلا, در شب پنجم ربیع

                                         الاول سال 117 هجری در مدینه وفات کردند...

 

















وقتي همۀ شرايط بر عليه توست. همه راه ديگر رفته اند. آن هايي هم که نرفته اند با تو هم فکر نيستند؛ 

مقاصد ديگري در سر مي پروانند و بالاخره با بدي کنار آمده يا مي آيند, تنهايي بيشتر احساس مي شود.

وقتي آنهايي که بايد کنارت باشند, ياري ات کنند حتي رفتن ات را نمي فهمند و نبودنت بر ايشان هيچ سنگيني ندارد؛

وقتي آناني که منتظر آمدنت هستند, هيچ انتظارت را نمي کشند يا اگر انتظار مي کشند,

انتظار خوبي هايي که تو مي گويي را ندارند, انتظار رسيدن به دغدغه هاي شخصي و قبيله گي خود را دارند

که حتي با دشمن تو نيز بر ايشان قابل تحقق يا لااقل قابل توهم است, بيشتر احساس غربت مي کني.

کسي تو را حتي نمي بيند؛ نه دغدغه هايت، نه غصه هايت و نه حتي گريه ها و ناله هايت را مي شنود

کار خيلي سخت و طاقت فرسا مي شود؛ آنگاه قدر و منزلت آناني که با تو همراه شدند معلوم مي شود.

حرفت را فهميده، راهت را درک کردند. خوبي و دغدغه هايت را دغدغه کردند.

بدي هاي که تو بد مي دانستي، بد دانستند و در اين راه طعنه شنيدند و باز ياري ات کردند.





                                         

                 به یک نگاه برده ای دل مـرا به غارت


                 کـه از ازل گـدای تو شـده بی قرارت


                 کـرم نمــا و مهـر کــن برات کـربلایم


                  کـه تـا پیـاده اربعـین کنم تو را زیارت

 

 





برای دریافت این ویژه نامه بر روی تصویر کلیک کنید .





این عید بر صاحب عزیزمان مولای مهربانمان آقا صاحب الزمان (عج)
 
و بعد به همه عاشقان تبریک عرض می کنیم....


 دلم پر مى زند امشب براى حضرت باقر

كه گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر

 ندیده دیده ى گیتى به علم و دانش و تقوا

كسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر

 ولادت امام محمدباقر (ع) مبارك باد.

 





این عید بر صاحب عزیزمان مولای مهربانمان آقا صاحب الزمان (عج)
 
و بعد به همه عاشقان تبریک عرض می کنیم....


 دلم پر مى زند امشب براى حضرت باقر

كه گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر

 ندیده دیده ى گیتى به علم و دانش و تقوا

كسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر

 ولادت امام محمدباقر (ع) مبارك باد.

 





 

 

 


برای دریافت این ویژه نامه بر روی لگوی وبگاه صحیفه سجادیه کلیک کنید.

 

 

 

 

 

 

 





زندگانى امام على بن الحسين زين العابدين (ع)

او فرزند حسين بن على ـ عليه السلام ـ سومين امام شيعيان جهان ,

مادرش <شهر بانويه > مشهورترين لقبش <زين العابدين > و <سجاد> است.

امام سجاد ـ عليه السلام ـ در سال سى و هشت قمرى ديده به جهان گشود

و دوران كودكى خود را در مدينه سپرى كرد. حدود دو سال از خلافت جدش

امير موءمنان ـ عليه السلام ـ را درك نمود و پس از آن مدت ده سال شاهد حوادث

دوران امامت عمومى خويش امام مجتبى ـ عليه السلام ـ بود كه تنها در شش ماه آن عهده دار خلافت اسلامى بود...





اهل بیت پیامبر(ص) در اول صفر سال 61 هجری قمری در شرایطی وارد شهر شام شدند

که حدود چهل سال در این شهر و اطراف آن بر ضد امیرالمؤمنین علی علیه السلام

تبلیغات مسموم صورت گرفته بود.

معاویه تعدادی خطیب پول پرست را مأمور ساخته بود که به مقام و منزلت

شامخ حضرت علی علیه السلام

توهین و جسارت کنند و آن حضرت را مورد فحّاشی و بدگویی قرار دهند.

مردم شهر شام نیز از هنگامی که این شهر به قلمرو مسلمانان در آمده بود،

تا عصر امام سجاد(ع) تنها حاکمان و فرمانروایان طائفه بنی ‌امیه را در خود دیده بودند

و لذا نه محضر پیامبر(ص) را درک کرده بودند و نه روش اصحاب صالح آن حضرت را ...

 





ثواب قرائت یک صفحه قران نثار روح امام سجاد (ع)

جهت قرائت یک صفحه قرآن روی تصویر بالا کلیک کنید .